دوره گویندگی / هفته اول

شاهین کلانتری همیشه پیشنهادهای مختلفی دارد برای نوشتن. حتی گاه پردغدغه‌ترین آدمها را هم جبور به نوشتن می‌کند. مثل یکی از همین پیشنهادهای اخیرش که منِ شلوغ را سوق داد سمت نوشتن. حال پیشنهادش چه بود؟ نوشتن یک مقاله حدودا هزار کلمه‌ای یا بیشتر برای سایت. اولش می خواستم مثل یک سری پیشنهادهایش که زیر سیبیلی رد می‌کردم، اين ژيشنهاد را هم به بهانه نداشتن موضوع رد كنم و بروم پی کارم، اما همین فکر کردن های گاه و بیگاه و وجدان نویسنده درونم جرقه یک سلسه موضوع برای هر هفته و حداقل تا سه ماه دیگر را در ذهنم بوجود آرود. علتش هم کلاس‌های گویندگی و دوبله تخصصی‌ای بود که به تازگی شرکت کردم. جرقه می گفت:« بیا و تجربیات هفتگی‌ات را از کلاس و تمرینات گویندگی‌ بنویس.» من هم دیدم چقدر جالب می‌شود که دو حیطه را بهم گره بزنم و بازگویی تجربیاتم را بهانه‌ای قرار دهم برای نوشتن. زیاد کش دارش نکنم. از این به بعد هر هفته یک مقاله داریم درباره تجربه‌های من از تمرینات گویندگی. پس چه به حوزه گویندگی و صدا علاقمندید و چه نیستید، بلاگ‌هاي هفتگي را دنبال كنيد، چون چيزهايي خواهم نوشت كه پشت صحنه صدای هر گوینده و کار سختش را بیان مي‌كند. به عبارتي هر خوش بيان و خوش صدايي مادرزادي اينطور نبوده است.

هفته اول

اولين جلسه كلاس اول هفته برگزار شد و من اين مقاله را يك هفته بعد مي نويسم.

باید بگویم اولین جلسه را خواب ماندم. حدود چهل دقیقه دیر رسیدم، اما خدا را شکر انگار همان موقع‌ها آموزش را شروع کرده بودند. اصل مهمي كه در اين جلسه استاد به آن اشاره كرد، تنفس ديافراگمي بود. از قبل هم كم و بيش با اين مهم آشنايي داشتم اما ديگر نمي‌دانستم آنقدر مهم است كه بايد تبديل به يك عادت شود. طوري كه هميشه تنفس ديافراگمي داشته باشيم؛ مثل زمانی که نوزاد بودیم یا زمان‌هایی که در خواب خوش به سر می بریم.

اگر می‌خواهید وارد این حیطه شوید بیسار درنگ کنید، چون تمرینات تنفسی بسیار حوصله سر بر و مهم هستند. انواع و اقسام تمرینات تنفسی از نوع کشش و کنترلی در سایت‌های مختلف وجود دارد و می توانید از آن‌‌ها استفاده کنید. در ابتدا جالب و سرگرم کننده است‌، اما نکته‌ای وجود دارد و آن هم استمرار تمرین‌هاست. يكي از دوستان گوينده مي‌گفت:« يك سال هر روز تمرين كن و اگر صدايت تغيير نكرد بيا يقه من را بگير.» البته كه يك سال زمان زيادي است.

توجه كنيد. تمرين‌هاي گويندگي براي بسياري مسخره است، حتي گاهي براي خودتان. از همان روز اول كه شروع به انجام تمرينات كردم‌، مسخره هم شدم و اين علاقه من بود كه به من نيرو مي‌داد.

از خود تمرين‌ها بگويم. از همان روز اول شكم درد مي‌گيريد، البته در زمان انجام داد تمرين ها. هنوز هم بعد از يك هفنه استمرار شكمم درد مي‌گيرد. احتمالا بايد بدانيد، تنفس ديافراگمي به شما اين امكان را مي‌دهد تا حجم هواي بيشتري نسبت به تنفس سينه‌اي را در ريه‌هايتان جا دهيد. دیافراگم پرده‌ای بین ریه و بقیه اجزا شکم است که آن‌ها را از هم جدا می‌کند و هرچه ارتجاع پرده ديافراگم شما هنگام نفس کشیدن بيشتر باشد، حجم هوا ورودی بیشتر می شود. تمرین‌های تنفسی هم دقیقا به همین موضوع کمک می‌کنند.

 وقتی می‌گویم استمرار به حرفم گوش کنید.هر روز بیست دقیقه تمرین می کردم و چهار روز پس از شروع تمرینات حس مي‌كردم كه مي‌توانم حجم بيشتري از هوا را وارد ريه‌هايم بكنم و اين خودش يك موفقيت بزرگ بود.

كلام آخر

با شكم پر تمرين‌هاي تنفسي و کلا تمرینات گویندگی را انجام ندهید. به قول استادمان:« اتفاقات ناخوشایندی می‌افتد.» گویا گویندگان کم‌خور و پرگویند.

 

تا هفته دیگر، سلام و نور مهربانی خداوند روشنگر زندگیتان

بدون دیدگاه

ارسال دیدگاه

اجرا شده توسط: همیار وردپرس